سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 






درباره نویسنده
سخن آشنا - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [289]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
سخن آشنا - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :558386
بازدید امروز : 45
بازدید دیروز53
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و تسلیت و تبریک ، تسلیت به این علت که امروز سالروز شهادت  معلم بزرگ  علامه شهید مطهری است و تبریک بخاطر روز معلم

به همین مناسبت  خدمت دوستان عزیز گوشه ای از جایگاه رفیع  معلم در قران را  اماده نموده ام که تقدیم می کنم

خداوند  در قرآن کریم خود را  را معلم معرفی کرده  است  انجا که می فرماید :و علم الادم الاسماء کلها  ثم عرضهم علی الملائکه فقال انبئونی باسماء هولاء ان کنتم صادقین ( سوره بقره‌ ایه 31) و نامها را به تمامى به آدم بیاموخت. سپس آنها را به فرشتگان عرضه کرد. و گفت: اگر راست مى‏گویید مرا به نامهاى اینها خبر دهید.

و باز می‌فرماید: خلق الانسان ،  علمه البیان (سوره رحمان ایه 3ـ4) انسان را بیافرید و به او گفتن آموخت.

و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:الذی علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم ( سوره علق‌ ایه 4ـ5) خدایى که به وسیله قلم آموزش داد، و به آدمى آنچه را که نمى‏دانست بیاموخت.

بنابراین‌، آیات مذکور خداوند علیم را معلم انسان‌ها و جهان هستی می‌داند و این خود نشان‌گر عظمت و شکوه مقام معلم در قاموس هستی است‌.

خداوند متعال رسالت پیامبران را تعلیم و معلمی معرفی می‌کند و می‌فرماید:هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم ءایته و یزکیهم و یعلمهم الکتب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلل مبین ( سوره جمعه ایه 2) اوست خدایى که به میان مردمى بى‏کتاب پیامبرى از خودشان مبعوث داشت تا آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را پاکیزه سازد و کتاب و حکمتشان بیاموزد. اگر چه پیش از آن در گمراهى آشکار بودند

و بالاخره در مقام و جایگاه رفیع  معلم همین بس که  حضرت امیرالمومنین علی (ع) می‌فرماید:من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا  هر کس یک حرف را به من بیاموزد، همانا مرا عبد خودش کرده است‌

یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:46 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

 بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از  مسائلی که معمولا  به ظاهر طرفداران حقوق زنان مطرح می کنند  دفاع از سقط جنین است  لذا  در این پست سعی خواهم نمود این مساله را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهم تا به این سوال پاسخ داده شود که ایا سقط جنین می تواند در راستای حمایت از حقوق زنان مطرح گردد یا خیر ؟؟

اگر به انواع مختلف سقط جنین - که در دنیای امروز شایع است - توجه کنید, این حقیقت را خواهید پذیرفت که ((عقل )) در همه این موارد, مستمسک کار بوده است و در این بین بسیاری از ارزش ها - از جمله ارزش انسان و حیات او - دستخوش بسیاری از صلاحدیدهای دیگر شده است . این از افتخارات اسلام است که برای انسان حتی در موقعیت نطفه نیز ارزش ویژه قائل است و اجازه نمی دهد حرمت و کرامت انسانی شکسته شود و هر کس به انگیزه ای این موجودارزشمند را به مسلخ بفرستد.

بنده ابتدا نظرات مراجع عظام رو در این مورد خدمت شریفتون عرض می کنم  سپس به برخی شبهات د این مورد پاسخ خواهم داد

حضرت امام خمینی(ره):  سقط جنین بعد از ولوج روح به هیچ وجه جایز نیست و قبل از  ولوج روح اگر ماندن آن باعث خطر جانی و ضرر غیرقابل تحمل برای مادر باشد اشکال ندارد.

مقام معظم رهبری:  سقط جنین حتی قبل از ولوج روح جایز نیست؛ مگر این که قبل از روح پیدا کردن، ماندن آن برای مادر خطر جانی داشته باشد که در صورت تشخیص پزشک مورد وثوق در این صورت اشکال ندارد.

آیت‏اللّه‏مکارم شیرازی:  سقط جنین در هیچ مورد جایز نیست، مگر در موارد ضرورت؛ مثلاً هرگاه مراحل ابتدایی جنین باشد و جنین به صورت انسان کامل در نیامده باشد و باقی ماندن جنین برای جان مادر خطر داشته باشد و یا باقی ماندن جنین در آن حالت و سپس تولد ناقص آن باعث عسر و حرج شدید برای پدر و مادر گردد، سقط در این صورت مانعی ندارد ولی احتیاط این است که دیه آن را بدهند ، (استفتاآت جدید، ص 452)

آیت‏اللّه‏صانعی:  سقط جنین مطلق حرام است (یعنی چه قبل از روح پیدا کردن و چه قبل از آن، لکن برای رفع خطر از مادر با توجه به نظر کارشناسی و حرج غیرقابل تحمل در صورتی که هنوز روح پیدا نکرده، نمی‏توان گفت حرام است ، (مجمع‏المسائل، ص 463)

آیت‏اللّه‏فاضل لنکرانی:  اسقاط جنین بعد از ولوج روح (یعنی بعد از این که جنین روح پیدا کرد) که معمولاً بعد از تمام شدن چهارماهگی است) به هیچ وجه و در هیچ حال جایز نیست و قبل از ولوج روح نیز جایز نمی‏باشد؛ مگر این که جان مادر در معرض خطر باشد یا بقای جنین منجر به بیماری غیرقابل تحمل مادر شود که با احراز یکی از این دو امر، اسقاط مانعی ندارد ، (جامع‏المسائل، ص 490)

آیت‏اللّه‏سیستانی:  سقط جنین بعد از ولوج روح (یعنی از چهارماهگی به بعد) به هیچ وجه جایز نیست؛ اما قبل از ولوج روح در صورتی که ضرورت ایجاب کند (یعنی برای جان مادر خطر داشته باشد) و یا مستلزم عسر و حرج شدید باشد مثل این که بچه ناقص‏الخلقه متولد می‏شود و بزرگ کردن آن برای مادر و پدر موجب عسر و حرج شدید است، در این صورت نطفه اشکال ندارد ولی کسی که سقط می‏کند باید دیه شرعی آن را بدهد

مهم ترین شبهه ای که در این باب از طرف طرفداران سقط جنین مطرح می شود  این است که ما می دانیم سقط جنین عملی غیر انسانی است اما در مواردی مانند  ناخواسته بودن ، از راه حرام بودن ، ناقص الخلقه بودن نوزاد نباید جلوی ان گرفته شود و باید مراکزی برای سقط جنین قانونی ایجاد شود  چون  تولد این نوزاد نه به مصلحت خودش است و نه به مصلحت خانواده اش و با تولدش خانواده اش  دچار اذیت خواهند شد

 

در  مورد این سوال لازم است عرض کنیم که  اسلام جلوگیری از بارداری را ممنوع نکرده است و تا قبل از بارداری زوجین می توانند از بارداری جلوگیری نمایند در نتیجه ناخواسته بودن بخودی خود منتفی می گردد و در مواردی هم که زوجین قصور می کنند  باید خود لوازم قصور خود را قبول کنند نه اینکه  با سقط جنین  و گرفتن حق حیات از نوزادی که  هیچ گناهی را مرتکب نشده  بخواهند قصور خود را جبران نمایند . در نطفه از راه حرام هم جواب مانند جواب قبلی است و به طور خلاصه  می توان گفت

گنه کرد در بلخ اهنگری    به شوشتر زدند گردن مسگری 

در مورد ناقص الخلقه بودن  که تولد ان موجب زحمت بسیار می شود   قبل از ولوج روح سقط جنین بنا به فتاوای مراجع که  قبلا خدمتتان عرض کردم  اشکالی ندارد  اما پس از ولوج روح  جنین به مانند یک انسان  کامل است و اجازه به سقط جنین همانند اجازه دادن به کشتن افراد معلول است که هر عقل سلیمی رد می کند

در پایان لازم است نکته ای را عرض کنم و ان اینکه توجیهات طرفداران سقط جنین که معمولا خود را حامی حقوق زنان جا می زنند   مانند توجیهات عرب جاهلی برای زنده بگور کردن دخترانشان است  انها می گفتند چون  احتمال اسیر شدن دختران در جنگها بسیار است و با اسیر شدنشان  مایه ننگ و اذیت و ازار خانواده می شوند و برای خودشان هم خوب نیست پس باید انها را زنده بگور کرد تا هم خود و هم خانواده شان راحت گردند  الان هم در برخی حرفهای انها  با ادبیات دیگر  بر زبان جاری می کنند  چرا که در زمان جاهلیت هم  می گفتند زنده به گور کردن دختران هم به نفع خود دختر است و هم به نفع خانواده دختر الان شما هم می گویند سقط جنین هم به نفع بچه است و هم به نفع خانواده اش  پس اگر  قرار باشه دلایل این افراد رو قبول کنیم باید دلایل اونها رو هم موجه بدونیم

 یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:46 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

 با سلام خدمت دوستان عزیز  امروز قصد دارم پاسخ سوالی رو خدمت شریفتون عرض کنم

ایا زن از دنده چپ  خلق شده است ؟

در اغاز سوره نساء  این ایه واقع شده است یا ایها الناس اتّقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها

یعنی ای مردم نسبت به ان پروردگاری که همه شما را از یک انسان به وجود اورده و برای او جفتی از جنس خودش افریده است (تقوا) داشته باشید .مفسرین بزرگ شیعه مانند شیخ طوسی در تفسیر تبیان و شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان و سیذ بحرانی در تفسیر برهان و استاد علامه طباطیائی در تفسیر المیزان جمله (وخلق منها زوجها ) را اینگونه  تفسیر می کنند خداوند از جنس حضرت ادم برای او جفتی افرید

در این ایه همانگونه که می بینیم تعبیر به زوجها یعنی جفتش نموده است و این تعبیر بیانگر این نکته است که انها به همدیگر احتیاج دارند و وجود هر یک مکمل وجود دیگری است

افرینش حوا از دنده چپ ادم گفتار اهل تسنن است

مفسران اهل تسنن نوعا می گویند: معنای و خلق منها زوجها این است که خداوند حوا را از قطعه ای از بدن ادم افریده است  در این مورد هم گروهی مانند قرطبی به ذکر دنده ادم (علیه السلام ) اکتفا می کنند اما بیشتر انها مانند طبری و فخر رازی و شیخ محمد عبده و مراغی می گویند حضرت حوا را از دنده چپ حضرت ادم افرید

شیح بزرگوار صدوق نقل می کند :زراره که یکی از راویان بزرگ و جلیل القدر است از حضرت صادق (علیه السلام ) درباره خلقت حواء سوال کرد و گفت جمعی از کسانی که در اجتماع ما زندگی می کنند می گویند خداوند حوا را از دنده چپ حضرت ادم (ع) افریده است

حضرت امام صادق علیه السلام  فرمود :سبحان الله خداوند بزرگ تر از این است  ایا کسی که این گونه می گوید عقیده اش این است که خداوند قدرت نداشت که برای ادم همسری از غیر دنده او بیافریند ؟ خدا میان ما و این نوع افراد حکم کند که در تفسیر قران به اهل بیتی که قران در خانه  انها نازل شده است مراجعه نمی کنند و بیراهه می روند

سپس حضرت در ادامه روایت  جریان خلقت ادم و حوا را به این ترتیب  شرح می دهند : خداوند ادم را از گل افرید و به فرشتگان امر فرمود در برابر او حد اعلای خضوع را  بجا بیاورند  از ان پس ادم به قدرت خدا بخواب رفت و خداوند در ان هنگام حوا را نیز از یک قطعه گل افرید و بعد از ان ادم علیه السلام از حرکت حوا از خواب بیدار شد و به حوا از جانب خدا امر شد که از ادم فاصله بگیر ،ادم نگاه کرد انسانی در چهره نیکو که شباهت به چهره خود داشت دید و از او سوال کرد :تو کیستی ؟او پاسخ داد من مخلوقی هستم که  خدا مرا با این قیافه که می بینی افریده است .

حضرت ادم عرض کرد :خدایا این شخص با این چهره زیبا که موجب انس من شد کیست ؟ خداوند فرمود : این حوا است ایا دوست می داری که او با تو و همراه تو موجب انس تو باشد و با او هم صحبت باشی  ادم در پاسخ گفت :بلی خیلی ممنون می شوم و تو را شکر می کنم

خداوند فرمود از او خواستگاری کن  در این حال خداوند شهوت را نیز در وجود ادم پدید اورد حضرت ادم گفت :پرورگارا من از تو حوا را خواستگاری می کنم اکنون بفرمایید وظیفه من و خواست تو چیست ؟

خداوند فرمود مهریه او این است که معارف دین را به او یاد دهی حضرت ادم قبول کرد خداوند صیغه عقد خواند از ان پس حضرت ادم به حوا گفت اینک به سوی من بیا حوا در جواب گفت تو به طرف من بیا  خداوند به حضرت ادم فرمود تو به سوی او برو حضرت صادق (علیه السلام) اضافه کرد : اگر این چنین نبود که ادم مامور شد به طرف حوا برود زن ها به سراغ مردها می رفتند و خواستگاری می کردند

حدیث از من لایحضر الفقیه ج 3 ص 379 و 380 و علل الشرایع ج 1 باب 17

این حدیث از جهاتی دلالت بر شان و موقعیت زن دارد که در تایپست بعدی ذکر خواهم کرد  البته نظیر این حدیث در رابطه با خلقت مستقل حوا نه از دنده ادم را شیخ طوسی در تفسیر تبیان و طبرسی در مجمع البیان و بحرانی در تفسیر برهان از امام باقر (علیه السلام ) نقل کرده است

البته روایاتی هم از طریق شیعه در مورد خاقت ادم از دنده ادم نقل شده  که سندا ضعیف هستند و و علامه مجلسی در بحار ج 11 ص 222 انها را حمل بر تقیه کرده است

این حدیث بر چند مطلب در رابطه با موقعیت(زن ) دلالت دارد :

1)خلقت حوا از دنده چپ حضرت ادم صحیح نیست و افرینش حوا مانند ادم  مستقل است

2) توجه و معاشرت ادم با حوا در درجه اول برای انس گرفتن بود و خداوند نیز همین را پایه و اساس برقراری ارتباط میان انها قرار داد و موضوع انس و الفت قبل از ظهور غریزه شهوت جنسی بود

3)  بهترین مهریه تعلیم معارف دینی است که خداوند ان را مهریه حضرت حوا علیها السلام قرار داد

4) مقتضای فطرت این است که مرد به طرف زن برود و از او خواستگار کند و این خود یک نوع احترام و تکریم زن است

 لازم به توضیح است که این مطالب را بنده با استفاده از کتاب جایگاه بانوان در اسلام بقلم  استاد عزیزم  حضرت ایت الله العظمی نوری همدانی  نوشته ام

خدایا در ظهور اقا امام زمان تعجیل بفرما

امین یا رب العالمین



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:44 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام   با تبریک  عید نوروز و ارزوی سالی  همراه  با خوشبختی و پیروزی برای همه دوستان عزیز و همچنین تبریک پیشاپیش ولادت با سعادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم )  در ادامه مطالب گذشته  خدمت شریفتان عرض کنم 
یکی از ابتکارات و امتیازات قران کریم این است که داستانهایی از گذشتگان را نقل می کند و در ضمن ان معارف مهم اعتقادی ،اجتماعی ، اقتصادی  و اخلاقی را بیان می کند
قران مجید در این راستا داستان یک زن را نقل می کند که با دقت در ان میزان عقل و فکر ان زن در مقایسه با مردان مشابه او برای ما روشن می شود و ان قصه حضرت سلیمان و ملکه سبا است .  حضرت سلیمان پس از دریافت گزارشی مبنی بر اینکه در یمن زنی حکومت می کند که زمام سلطنت را در دست دارد و قدرت بسیاری دارد اما خورشید پرست هستند ( نقل به مضمون ایه 23 سوره نمل ) حضرت سلیمان پس از دریافت این گزارش نامه کوتاهی برای ملکه سبا به این مضمون نوشت : این نامه از سلیمان است، و چنین مى‏باشد: به نام خداوند بخشنده مهربان توصیه من این است که نسبت به من برترى‏جویى نکنید، و بسوى من آیید در حالى که تسلیم حقّ هستید(ایات 30و 31 سوره نمل )
باید  توجه داشت که کیفیت برخورد سلاطین و فرمانروایان با نامه های پیامبران خدا بسیار متفاوت است مثلا در نامه هایی که پیامبر اسلام (ص ) به فرمانرواین ان روز جهان نوشت جواب منفی شنید و حتی گاها نسبت به نامه حضرت جسارت شدقران کریم کیفیت برخورد ملکه سبا با نامه حضرت سلیمان را بر خلاف برخورد افرادی همچون فرعون و و نمرود و یا اکثر سلاطین و فرمانروایان زمان پیامبر  معرفی می کند
ملکه سبا با نامه حضرت سلیمان برخورد مثبتی نشان داد و به درباریان گفت (وانی القی الی کتاب کریم )نامه با کرامتی برای من امده است .
و با انها به مشورت پرداخت و انها گفتند : (نحن اولوا قوه و اولوا باس شدید )ما از جهات قدرت سیاسی و تدبیر مملکتی و از لحاظ قدرت نظامی و دفاعی نیرومند می باشیم (والامر الیک فانظری ماذا تامرین )و در عین حال تصمیم گیری  و فرمان نهایی با توست .
ملکه سبا گفت : باید فکر کنیم و بر اساس فکر و عقل حرکت کنیم  و چون هنوز به مقام و منزلت سلیمان پی نبرده بود گفت :(ان الملوک اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اعزه اهلها اذله و کذالک یفعلون ) روش و رسم پادشاهان روزگار این است که اگر داخل یم مملکت شوند  و یک مملکت را مورد تجاوز نظامی قرار دهند فساد و اختلال وضع در ان کشور به وجود می اورند و صاحبان قدرت را ذلیل می سازند بنابراین ما نباید بدون تامل گام برداریم (انی مرسله الیهم بهدیه فناظره بم یرجع المرسلون ) من هدیه ای برای انها می فرستم از ان پس منتظر می مانم تا ببینم پیک هایی که من می فرستم چه پیامی می اورند .وقتی هدایا به سلیمان (علیه السلام ) رسید او هدایا را رد کرد و فرمود(بل انتم بهدیتکم تفرحون ) شما به هدایای ارسالی خود دلخوش کرده و امید بسته اید . در نتیجه ان بانو فهمید که نظام سلیمان نظام مالی نیست حضررت سلیمان در ادامه گفت (فلنا تینهم بجنود لا قبل لهم بها )من برای قلع و قمع خورشید پرستی و برقرار کردن نظام توحید با لشگریان فراوان به طرف انها حرکت می کنم
چگونگی ایمان  بانوی جلیل الشان ملکه سبا
ملکه سبا پس از دریافت پیام حضرت سلیمان که در تایپست های قبلی به انها اشاره شد خود را اماده کرد که به دیدار حضرت سلیمان (علیه السلام ) برود ولی حضرت سلیمان پیش از انکه ملکه سیا نزد او بیاید تصمیم گرفت با ارائه معجزه ای او را از نبوت خود مطمئن سازد لذا از اطرافیانش خواست که تخت بلقیس را بحظورش بیاورند : (قال  الذی عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک ) کسى که دانشى از کتاب (آسمانى) داشت گفت: «پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!
نکته ای که لازم است اینجا تذکر بدهم ان است که بسط و تحقیق در معنای علم کتاب که باعث این قدرت در وزیر حضرت سلیمان (علیه السلام ) گردید از بحث کنونی ما خارج است .
وقتی که ملکه سبا به محضر سلیمان امد ان حضرت بعوان ازمایش دستور داد تغییر مختصری در ان تخت به وجود اورند تا  میزان هوش و فراست او معلوم شود او پس از سوال گفت (کانه هو ) گویا این تخت من است و بالخره بعد از یک سلسله مناظره و پس از مشاهده جریانهایی گفت : (رب انی ظلمت نفسی و اسلمت مع سلیمان لله رب العالمین)  (ملکه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم کردم و (اینک) با سلیمان براى خداوندى که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم
اکنون  شما این قصه قرانی را بیشتر مورد دقت قرار بدهید و مقایسه کنید  با رفتار فرعون و نمرود یعنی قصه این زن و قصه ان مردها تا روشن شود در هر مورد قل و منطق و انصاف حکم فرما شده است توفیق حاصل شده و در هر جا لجاجت و استکبار به کار رفته سقوط و تباهی به بار اورده است چه مرد و چه زن بدون تفاوت (لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب )
(در نگارش این مطلب از کتاب چهره زن در  اسلام تالیف استاد ارجمند ایت الله نوری همدانی  با دخل و تصرف استفاده شده است )
خدایا  در ظهور اقا امام زمان (عج) تعجیل بفرما
یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:42 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

 بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام  در ادمه مطالب قبلی  پنجمین قسم ایات قرانی که می فرماید  مرد و زن جفت یکدیگر افریده شده اند  را مورد بررسی قرار می دهیم

در این مورد برای بیشتر روشن شدن مطلب باید توجه کنیم که قران مجید در موارد متعددی این حقیقت را بیان می کند که خداوند موجودات را جفت افریده است برای نمونه 

در سوره حج ایه 5 می فرماید: زمین را می بینی (در فصل زمستان ) که خاموش و ارام است اما هنگامی که ما از اسمان اب فرو می ریزیم به حرکت در می اید و نمو می کند و از هر نوع گیاه جفتی بهجت  زا به وجود می اورد

و در سوره طه  ایه 53 می فرماید : همان خداوندى که زمین را براى شما محل آسایش قرار داد و راه‏هایى در آن ایجاد کرد و از آسمان، آبى فرستاد!» که با آن، انواع گوناگون گیاهان را (از خاک تیره) برآوردیم.

و در سوره نجم ایه 45 می فرماید : و اوست که دو زوج نر و مادّه را آفرید ...

و در سوره ذاریات ایه 49 می فرماید : و از هر چیز دو جفت آفریدیم، شاید متذکّر شوید!

بنابرین کلیه انچه که کارگاه خلقت خارج شده و پا به عرصه هستی گذاشته است همه و همه جفت خلقت شده است

باید دانست که موضوع جفت بودن مرد و زن و اینکه خداوند  زن و مرد را جفت همدیگر افریده است در چندین جای قران با تعبیرات مختلف بیان شده است  مثلا :

در سوره نبا ایه 8  می فرماید : و شما را بصورت زوجها آفریدیم!

و بالاخره در ایه 21 سوره روم می فرماید : و از نشانه‏هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‏هایى است براى گروهى که تفکّر مى‏کنند!

انهایی که فکر می کنند اسلام زنان را درجه دوم می داند بهتر است  این ایات را مطالعه نمایند  تا حقیقت اسلام را در این مورد  بهتر درک کنند

خدایا در ظهور اقا امام زمان ( روحی له الفداه)  تعجیل بفرما

یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:41 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و عرض تسلیت دهه اخر صفر  در ادامه  مطالب قبلی  چهارمین قسم ایات قرانی یعنی  الگوها و مثالهای قران کریم را خدمت شریفتان عرض می کنم    

ذکر مثال در محاورات معمولی و همچنین در بیان مطالب و مباحث علمی نقش مهمی در تفهیم و درک مطلب دارد  بر این اساس همان طور که نمونه هایی از مردان صالح مانند پیغمبران عظام (علیه السلام )  و اولیای خدا بمنظور الگو سازی ذکر  کرده و نمونه هایی از متموردین و گنهکاران مانند فرعون و قارون و سامری را برای بر حذر داشتن از پیروی انها تذکر داده است نمونه هایی از زنان شایسته برای الگو سازی اورده و مثالهایی از زنان گناهکار و منحرف را بمنظور بر حذر داشتن از پیش گرفتن راه ان ها نیز مورد تذکر قرار داده است .

برای نمونه

 در سوره تحریم ایات 10- 11-12 می فرماید :

خداوند براى کسانى که کافر شده‏اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانى که وارد مى‏شوند!» (10)

و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!» (11)

و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود! (12)

خدایا در ظهور اقا امام زمان تعجیل بفرما

یا حق

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:38 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام  در ادامه  مطالب 2 پست قبلی  و بلا عرض تسلیت  اربعین و دهه اخر صفر

سومین قسم ایات قرانی را که می گویند هر انسانی چه مرد و چه زن از دو انسان دیگر که یکی از انها مرد و دیگری زن است یعنی پدر و مادر خود به وجود امده است و هیچ فردی بر فرد دیگر فضیلت و برتری ندارد مگر به تقوا  را خدمت شریفتان عرض می کنم

در این رابطه چند ایه  از قران کریم را خدمت شریفتان عرض می کنیم

خداوند تبارک و تعالی در ایه 13 سوره حجرات می فرماید :

اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامى‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!

و نیز در سوره نحل ایه 79 می فرماید :

هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى‏داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند، خواهیم داد

و در سوره غافر ایه 40 می فرماید :

هر کس بدى کند، جز بمانند آن کیفر داده نمى‏شود ولى هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد- خواه مرد یا زن- در حالى که مؤمن باشد آنها وارد بهشت مى‏شوند و در آن روزى بى‏حسابى به آنها داده خواهد شد.

و در ایه 35 سوره احزاب می فرماید :

به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه‏دار و زنان روزه‏دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى‏کنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است‏

خدایا در ظهور اقا امام زمان ( روحی له الفداه)  تعجیل بفرما

یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:37 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام  در ادامه مطالب پست قبلی  دومین قسم  ایات قرانی ، یعنی ایاتی که  از خلقت ممتاز  انسان سخن می گوید را خدمت شریفتان عرض می کنم  معلوم است که در این ایات نیز محور و مدار انسان است چه زن و چه مرد   بنده برای نمونه موردی را خدمت شریفتان عرض می کنم در سوره شمس ایه 7-10 خداوند تبارک و تعالی می فرمایند سوگند به جان انسان و ان پروردگاری که ان را کامل و مرتب افرید و بر اساس فطرت راه گناه و انحراف و راه تقوا و پاکی را به او نشان داد هر کس که نفس خود را تزکیه کرد و پاکیزه ساخت رستگار شد و هر انکه ان را الوده کرد به خسران و زیان دچار گردید
روشن است که در این ایات منظور از (نفس) که با عظمت مخصوصی از ان یاد شده است روح انسان است بدون تفاوت میان مرد و زن.
بر این اساس و همچنین بر اساس ایه 1-4 سوره تین خداوند تمام انچه را که به مرد از لحاظ خلقت انسانی او داده است عینا همان مزایا را بدون تفاوت به زن نیز عنایت کرده است .
انهایی که فکر می کنند اسلام زنان را درجه دوم می داند بهتر است  این ایات را مطالعه نمایند  تا حقیقت اسلام را در این مورد  بهتر درک کنند
خدایا در ظهور اقا امام زمان تعجیل بفرما
یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:36 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام  از امروز قصد دارم  مطالبی رو درباره چهره زن در قران کریم خدمت شریفتون عرض کنم  و بعد از ان به شبهاتی که در این مورد وارد شده خواهم پرداخت  امیدوارم دوستان عزیز نیز با نظرات خود ما را در این امر یاری فرمایند

حضرت رسول موقعیت مهم زن در اجتماع بشری و جایگاه بلند  و شایستگی ها و استعدادهای فراوان او را گشزد نمود و ایه هایی از قران کریم را در رابطه با معرفی مقام مهم زن و ارزش والای او برای مردم بیان نمود و زن را بعنوان اینکه مانند مرد یک انسان کامل است و شایسته همه کمالات انسانی است و شایستگی خلیفه الهی بودن را دارد معرفی کرد

اولین قسم از ایات قران که قصد دارم خدمت شریفتون عرض کنم ایاتی است که دلالت دارند که انسان در عالم افرینش موقعیت مخصوص و جایگاه بلندی دارد . انسان خلیفه خدا در روی زمین و مخلوق ممتاز و مورد تکریم خداوند است ( در این زمینه ایه شریفه 29 سوره بقره گواه صادقی بر این مدعا است )

روشن است که در این قبیل ایات که مربوط به عظمت و موقعیت ممتاز انسان در عالم هستی است محور و مدار انسان است چه مرد و چه زن در این مورد توجه به مضمون همین یک ایه کافی است :ما فرزندان ادم را گرامی داشتیم و انان را بر صحرا و دریا مسلط ساختیم و از غذاهای پاکیزه برای انها روزی فراهم کردیم و ان ها را بر بسیاری از مخلوقات خود فضیلت و برتری بخشیدی (سوره اسراء ایه 70 )

نکته : در این قبیل ایات هر چند تعبیر قران بیشتر با ضمیر جمع مذکر مانند و سخر لکم اللیل و النهار امده است ولی چون قران بر اساس کیفیت محاوره عربی نازل شده است و در محاوره عرب در این قبیل موارد ضمیر جمع مذکر را برای مرد و زن به کار می برند مثل اسلام علیکم یا اهل القبور که منظور مجموع مردها و زنها است .

خدایا  در ظهور اقا امام زمان (عج) تعجیل بفرما

یا حق 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:35 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

 

با عرض سلام
زن
انسانی در میان دو دیوار بلند تحجر و تمدن کاذب
محبوسی در اعماق دو زندان :زندان جاهلیت و زندان بردگی مدرن
اسیر دو کمند :کمند اوهام و خرافات و کمند تهمت و افتراءات
مقهور دو فرهنگ ،فرهنگ جاهلی و فرهنگ کلمات فریبنده به نام ازادی و بعنوان علم و تمدن و تساوی حقوق
و بالاخره فریاد گری بدون فریادرس و مجرمی بدون ارتکاب جرم  مظلومی به ظلم مضاعف و محروم از حقوق زندگی صحیح
این عبارات رقت انگیز تصویر کوتاهی است از وضع زنان در سطح پهناور جهان
زنان در طول تاریخی بسیار غم انگیز و تاسف بار دارند
در چین قدیم پاهای دختران را از کودکی با باریکه ای از پارچه می بستند و در قالب فلزی قرار می دادند تا کوچک بماند و جذاب جلوه کند به همین جهت زن چینی با پیمودن مسیر کوتاهی خسته و عرق ریزان از نفس می افتاد و از حرکت وا می ماند
برای زن چینی ازدواج نوعی معامله بود که والدین دختران خود را به هر کسی که می خواستند در برابر دریافت هدیه و پول تسلیم می کردند و .....
در هندوستان زن یک موجود طفیلی برای شوهر محسوب می شد و برای او بعد از مرگ شوهر زندگی را جایز نمی شموردند و زن را در روز چهلم شوهر در اتش انداخته و می سوزاندند و بهترین زنان را زنانی می دانستند که پس از مرگ شوهرانشان خود را در اتش بیندازد و بسوزاند.
اما در مصر هر گاه اب رود نیل کم می شد دختر جوانی را زینت کرده در میان رود نیل می افکندند و غرق می کردند تا اب رود نیل زیاد شود .
در کلده و اشور رسم شوهر دادن دختران به این ترتیب بود که ان ها را به بازار برده برای فروش می بردند
دز جزیره العرب وجود دختر در یک خانواده ننگ بزرگی محسوب می شد و زنی که فرزند اولش دختر بود قدم او را نا مبارک می دانستند  قران کریم در ایه 58و59 سوره نحل وضع عربستان را اینگونه بیان می کند هنگامی که به یکی از انها این بشارت می رسید که نوزاد دختری برای تو پا به عرصه وجود گذاشته است چهره اش از شنیدن این سخن سیاه می شد و خشم و ناراحتی در نهادش موج می زد و از شرم و خجالت خود از مردم دور می شد یا ان دختر را با خواری و ذلت نگاه می داشت یا در خاک پنهانش می کرد اگاه باشید که اینها قضاوت و دید بدی دارند .
و نیز در ایه 9 سوره تکویر می فرماید : هنگامی که دختران زنده در گور شده مورد سوال- از طرف خداوند- قرار  گیرند که به چه گناهی کشته شده اند؟
در ممالیک به اصطلاح متمدن ان روز هم کاری که نسبت به زنان انجام می دادند کمتر از ملتهای وحشی نبود در روم زنانم از حق ارث محروم بودند و هیچگونه حق مراجعه به دادگاه را نداشتند
در یونان زن را موجودی پست و پلید و شیطانی می دانستند
در ایران هم رفتاری که نسبت به زنان انجام می دادند از رفتار دیگر ملل بهتر نبود  در این رابطه می توانید این مقاله را مطالعه فرمایید
در کشورهای اسکاندیناوی یعنی سوئد و نروژ و دانمارک زن به طور کلی از حقوق اجتماعی و حق ارث محروم بود .
در فرانسه در سال 586 پس از بحثهای فراوان به این نتیجه رسیدند که زن نیز  انسان است ولی برای خدمتگزاری مرد افریده شده است
در قانون مدنی ناپلئون و قانون قدیم فرانسه برای ارث بردن زن شرایط بسیار زیادی وجود داشته و در نتیجه نود درصد زنان فرانسه از ارث محروم می شدند و در استرالیا و جزائر اقیانوسیه و افریقا زن را در ردیف حیوانات اهلی که از انها برای بدست اوردن منفعت و سود بیشتر باید بهره گرفت می شمردند و برای او زندگی طفیلی قائل بودند ( مناظره دکتر و پیر 454الی 457)
استاد بزرگوار علامه طباطبائی پس از اینکه نمونه هایی از رفتار  جوامع مختلف با (زن) در سطح جهان  و اعصار مختلف را نقل می کند می گوید : از انچه که ذکر شد این نتیجه به دست می اید که :
1)معتقد بودند (زن) انسانی است در افق حیوانات (انسان درجه دوم ) که اگر او را ازاد  بگذارند هرگز از شر و فساد او ایمن نمی توان بود و لذا باید همیشه تحت مراقبت باشد و زیر چتر تبعیت از مرد زندگی کند
2)زن را جزء جامعه انسانی نمیدانستند و او را مانند مسکن و غذا شیء ای می دانستند که جزء لوازم زندگی جامعه است
3)برای زن هیچ نوع حق اجتماعی که به نفع او باشد قائل نبودند .
4) برای ان ها با زن بر اساس غلبه قوی بر ضعیف شکل می گرفت و زن ها را برای انجام کارهای زندگی خود استخدام و به ان ها بعنوان یک خدمتگذار نگاه می کردند .
سپس اضافه می کند :این ها که ذکر کردیم دیدگاه ملت های غیر متمدن بود و اما ملتهای متمدن علاوه بر انچه که گفته شد می گفتند زن خلقتا ضعیف است و هرگز نباید دارای استقلال باشد و از شر  و فساد او هیچ وقت نباید ایمن بود .
انچه که تا کنون گفته شد تاریخ زن قبل از اسلام است و اما تاریخ و چگونگی زندگی زن بعد از اسلام را با توفیق خداوند  بعدا مورد بحث و بررسی قرار خواهیم  داد 
لازم به ذکر است که این مطالب با استفاده از کتاب جایگاه بانوان در اسلام  بقلم استاد گرامی حضرت ایت الله العظمی نوری همدانی  به نگارش در امده است
خدایا در ظهور اقا امام زمان تعجیل بفرما 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:31 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >